Question | Answer | |||
---|---|---|---|---|
یک بروشور
|
||||
یک رزومه (CV)
|
||||
یک ستون رادیویی، یک سرمقاله
|
||||
یک کارآموز
|
||||
یک مدرس کارآموزی
|
||||
یک موسسه شریک
|
||||
یک آژانس مسافرتی
|
||||
یک جعبه = یک شرکت
|
||||
یک آژانس خلاق
|
||||
یک مغازه
|
||||
یک شرکت فناوری اطلاعات
|
||||
دانشجوی دوره کارشناسی فنی و حرفهای، در رشته گردشگری؛ یا در یک دانشکده مهندسی باشید
|
||||
تحصیل در دانشگاه = در دانشگاه، مدرک دیپلم: لیسانس، فوق لیسانس
|
||||
موفق شدن (در آزمون ورودی) ➝ موفقیت در راهاندازی/شرکت در یک برنامه دانشگاهی، برنامهای که برای دانشجویان در نظر گرفته شده است
|
||||
انجام تحصیل / کارآموزی در خارج از کشور / اقامت اراسموس (در داخل اروپا) بورسیه تحصیلی
|
||||
مزایای (مبادله) تجربه در خارج از کشور: سازگاری با ➝ سازگاری با یک کشور؛ کسب استقلال
|
||||
تسلط بر یک زبان خارجی را بهبود بخشیدن = پیشرفت در یک زبان = بهبود مهارتهای زبانی؛ دوزبانه شدن؛ چندزبانه شدن
|
||||
دانش خود را گسترش دادن (انجام دادن) تحقیقات دانشگاهی؛ (انجام تبادل نظر) به عنوان بخشی از تحقیق... تدریس کردن
|
||||
دنبال کار گشتن = جستجوی شغل انجام دادن
|
||||
ارائه رزومه
|
||||
ارائه مدرکی دال بر تجربه حرفهای، و ادغام حرفهای (f.) در دنیای کار
|
||||
آینده حرفهای خود را (به شیوهای خاص) در نظر گرفتن
|
||||
در یک بخش از فعالیت، حرفه ای را تجربه کنید: فروش، مدیریت، خلاقیت، حمل و نقل، حقوق و دستمزد
|
||||
حداقل دستمزد
|
||||
به دنبال تحرک باشید
|
||||
از نزدیک با هم همکاری کنند
|
||||
آموزش دادن = کسب کردن/بهبود مهارتها
|
||||
کارآموزی
|
||||
یک پیشنهاد کارآموزی
|
||||
کارآموزی گرفتن/انجام دادن/دنبال کردن/دریافت کردن
|
||||
در حین کار یاد بگیرید
|
||||
برای پیوند دادن نظریه و عمل
|
||||
وظایفی برای انجام دادن دادن؛ موظف به انجام کاری بودن
|
||||
ارزیابی یک تجربه = قضاوت در مورد یک تجربه
|
||||
دستگیر کردن
|
||||
احساس کردن اینکه کسی دارد وقتش را برای راحت شدن از (...) تلف میکند
|
||||
غمگین بودن
|
||||
غرق در حیرت بودن
|
||||
پاداش دهنده
|
||||
منحصر بفرد
|
||||
غنی سازی
|
||||
اجتنابناپذیر
|
||||
متغیر
|
||||
مثبت (مثبت) ➝ به طور مثبت
|
||||
آسان ➝ به راحتی
|
||||
مستقیم➝ مستقیماً
|
||||
فوری ➝ فوراً
|
||||
متفاوت ➝ به طور متفاوت
|
||||
درخشان ➝ به طور درخشان
|
||||
یک پیوست
|
||||
یک استخدام کننده
|
||||
یک نامزد
|
||||
یک آژانس ارتباطات، یک آژانس وب، یک مرکز تعطیلات/تفریح، یک موسسه زبان
|
||||
یک پیشنهاد شغلی
|
||||
یک آگهی استخدام
|
||||
استخدام کسی برای موقعیت شغلی مورد نظر
|
||||
پروفایل داشته باشید
|
||||
کیفیت مورد نیاز = مورد تقاضا، مطلوب
|
||||
شغل فصلی/گاه به گاه؛ شغل
|
||||
قرارداد با مدت معین، قرارداد با مدت نامحدود
|
||||
کار تمام وقت/پاره وقت؛ حقوق ناخالص/خالص؛ پاداش متغیر؛ پاداش ویژه
|
||||
درخواست شغل دادن = درخواست کار دادن
|
||||
رزومه کاری خود را توسعه دهید
|
||||
یک نامه درخواست/ایمیل درخواست/مصاحبه شغلی بنویسید خودتان را در دسترس کسی قرار دهید تا... خلاصه/خلاصه ای از یک حرفه ارائه دهید
|
||||
فارغالتحصیل بودن = داشتن دیپلم، سطح تحصیلی: bac + 3/+ 5.
|
||||
بیان انگیزههای خود؛ انگیزهای برای
|
||||
کار با... (یک مخاطب)
|
||||
شغل پیدا کنید
|
||||
مهارتهای کامپیوتری داشته باشید، به ابزارهای آفیس مسلط باشید/آنها را بشناسید، به زبان انگلیسی مسلط باشید ➝ روان صحبت کنید = به یک زبان تسلط داشته باشید
|
||||
سه زبانه بودن
|
||||
یک انیماتور
|
||||
طراح گرافیک، طراح گرافیک کامپیوتری، طراح (وب)
|
||||
یک دختر خانهدار (au pair)
|
||||
یک شاگرد
|
||||
(انجام دادن) برنامهنویسی
|
||||
ارائه پشتیبانی تحصیلی
|
||||
تدریس خصوصی/در منزل
|
||||
حسابداری
|
||||
یک جستجو/کار غیرمعمول ≠ کلاسیک
|
||||
یک کیفیت اولیه و ضروری
|
||||
خودمختار ➝ خودمختاری
|
||||
به چیزی علاقه وافر دارد
|
||||
پویا بودن/پویا بودن
|
||||
سختگیر بودن/سختگیر بودن
|
||||
اقتدارگرا بودن ➝ داشتن اقتدار / اختیار طبیعی
|
||||
مسئول بودن = داشتن حس مسئولیت؛ توجه به جزئیات
|
||||
خلاق ➝ خلاقیت
|
||||
واکنشپذیر ➝ واکنشپذیری
|
||||
تجربه داشتن/داشتن
|
||||
داشتن شور و شوق، انرژی و توانایی کار تیمی و سازگاری
|
||||
مهارتهای سازمانی خوب
|
||||
مهارتهای بین فردی داشته باشید
|
||||
حس/ذوق تماس داشتن = تماس خوب
|
||||
تشویق فرد به نحوی که بداند چگونه با توجه به مهلتها، اختلافات را مدیریت کند،
|
||||
به مهلتها احترام بگذارید
|
||||
یک مخاطب
|
||||
یک شرکت
|
||||
یک نهاد/موسسه عمومی
|
||||
اشغال یک موقعیت
|
||||
اشغال یک موقعیت
|
||||
در شغل خود پیشرفت کردن، ترفیع گرفتن
|
||||
(در) یک انجمن شرکت کردن، به دنبال امنیت شغلی بودن، پیگیری کردن
|
||||
از توصیهها پیروی کنید
|
||||
آماده شدن برای ➝ آماده شدن برای مصاحبه شغلی ≠ بداهه گویی در مصاحبه
|
||||
شبیهسازی مصاحبه = تمرین رفتن به مصاحبه / توصیف پیشینه حرفهای خود، کسب اطلاعات در مورد شرکت
|
||||
شرکت در مصاحبه شغلی = استخدام
|
||||
بیکاری، جویای کار = فرد بیکار، مزایای بیکاری
|
||||
حرفهها و وظایف، یک مدیر فروش، یک مافوق (سلسله مراتبی) = یک رئیس
|
||||
به وضعیت بدنی خود توجه داشته باشید: صاف بایستید، از نشستن روی لبه صندلی خودداری کنید، دستهایتان را به هم بمالید
|
||||
نشان دادن ناراحتی خود = نشان دادن عصبی بودن/نشانههای عصبی بودن
|
||||
با دست دادن محکم سلام کردن
|
||||
به صورت طرف مقابل نگاه کردن
|
||||
اعتماد به نفس داشتن، (نه) تحت تأثیر قرار گرفتن به نظر رسیدن
|
||||
خودنمایی کن، جاهطلبی خود را نشان بده، با دیپلماسی رفتار کن
|
||||
در گفتار خود واقعبین بودن/واقعبین ماندن، دروغ گفتن ≠ راست گفتن
|
||||
از کسی بد گفتن
|
||||
لباس مناسب داشتن = لباس مناسب پوشیدن (اسم) (= لباس)
|
||||
مراقب رفتارت باش = طرز صحبت کردنت؛ از عبارات آشنا پرهیز کن
|
||||
نقطه قوت ≠ نقطه ضعف
|
||||
کمالگرا ➝ کمالگرایی
|
||||
باحال (اسم) ≠ استرسدار، متقاعدکننده، جاهطلب، مغرور، مثبت، کارآمد، دقیق، مختصر، ➝ به طور خلاصه
|
||||
قانع کننده
|
||||
جاهطلب
|
||||
متکبر
|
||||
مثبت
|
||||
تاثیر گذار
|
||||
مختصر ➝ به طور خلاصه
|
||||
نوشتهها و رسانهها
|
||||
مطبوعات/خلاصه مطبوعات
|
||||
یک کتاب = یک اثر
|
||||
ارائه تحلیل/داده/آمار (و)، نظرات
|
||||
مقدمهای
|
||||
یک ساکن
|
||||
مردم
|
||||
یک شهروند
|
||||
ذهنیت
|
||||
شرایط زندگی/کار
|
||||
یک شیوه زندگی
|
||||
امید به زندگی
|
||||
از یک سیستم بهداشتی بهرهمند شوید
|
||||
حق مرخصی با حقوق داشته باشد
|
||||
مالیات بپردازید
|
||||
خوبی داشته باشید.
|
||||
شهرت بد
|
||||
نماینده یک کشور؛ کلیشه = کلیشه
|
||||
یک تناقض
|
||||
یک پارادوکس
|
||||
آشپزی
|
||||
شبیه
|
||||
واقعی
|
||||
(اثر) مستند، جدی ≠ سرگرمکننده، ملموس
|
||||
تاریخی
|
||||
خلاق
|
||||
آفتابی
|
||||
غول پیکر
|
||||
یک منظره
|
||||
یک محیط رویایی
|
||||
یک مقصد گردشگری
|
||||
دولت متمرکز؛ مداخلهگر
|
||||
مودب ➝ با نزاکت
|
||||
روشنفکری ➝ روشنفکری
|
||||
متکبر؛ متکبر ➝ غرور
|
||||
دیوانه بودن ➝ دیوانگی
|
||||
کشت شده
|
||||
یک فرد خوشگذران
|
||||
ادب/بیخیالی/بیادبی نشان دادن
|
||||
از یک کشور یک قدم عقب نشینی کنید
|
||||
برای افتخار به یک کشور
|
||||
کسی را مسخره کردن
|
||||
داشتن عقده برتری ≈ خود را دست بالا گرفتن
|
||||
برای یک چراغ
|
||||
انتقام بگیر
|
||||
ایدههای نوسازی
|
||||
احساس نزدیکی به یک کشور
|
||||
علاقه داشتن به یک کشور/همدردی با یک ملت = قدردانی کردن (از یک ملیت)
|
||||
اکثریت ≠ اقلیت ➝ (یک پاسخ)
|
||||
اکثریت
|
||||
اقلیت
|
||||
نصف؛ یک چهارم؛ یک سوم
|
||||
یک کارمند دولت
|
||||
یک نویسنده
|
||||
یک زوج دو ملیتی
|
||||
میزبان/میزبان زن
|
||||
یک مهاجر
|
||||
همه
|
||||
کسی ≠ هیچکس
|
||||
همه جا ≠ هیچ جا
|
||||
جایی
|
||||
یک مهاجر➝ برای مهاجرت
|
||||
یک اتفاق سرنوشت ساز
|
||||
سازگار شدن؛ کنار آمدن (با زبان) دفاع/نمایندگی از یک فرهنگ
|
||||
جدا شدن از یک فرهنگ/یک شیوهی عمل = دور شدن (از)
|
||||
نقطه نظر = دیدگاه (از) = نحوه دیدن
|
||||
نگاهی نو به چیزی داشتن
|
||||
جستجو/یافتن پویایی/انرژی (مثبت) ≠ نداشتن پویایی/انرژی
|
||||
غر زدن ≈ شکایت کردن
|
||||
لبخند
|
||||
به کسی خیره شدن ≈ به کسی خیره شدن
|
||||
هشدار در مورد تأخیر
|
||||
تحمل تاخیر
|
||||
اصرار بر انجام کاری
|
||||
دمپایی بپوشید
|
||||
کفشهای خود را درآوردن
|
||||
در سمت چپ پله برقی پارک کنید،
|
||||
پیادهرو متحرک
|
||||
تقسیم کردن صورتحساب (به طور مساوی)
|
||||
یک حالت ذهنی
|
||||
یک احساس
|
||||
این احساس/تصور را داشتن (که)
|
||||
شک و تردید، آرزو داشتن؛ خواستن
|
||||
از چیزی ترسیدن
|
||||
احساس دلهره، ترس کردن
|
||||
دلسردی
|
||||
احساس تنهایی
|
||||
سازگار، خوب ≠ بد
|
||||
مشتاق بودن برای = عجله داشتن برای انجام کاری
|
||||
زندگی را هیجانانگیز و پرانرژی بیابید
|
||||
نوستالژی بودن ➝ نوستالژی
|
||||
ناراحت بودن
|
||||
مشکل ایجاد کردن
|
||||
یک شروع خوب ≠ بد (در یک رابطه)
|
||||
گفتگویی آرام و دلنشین
|
||||
کسی را اذیت کردن
|
||||
اجتناب کردن، باعث سوء تفاهم شدن
|
||||
اشتباه کردن = مرتکب اشتباه شدن
|
||||
به کار بردن/رعایت کردن یک قانون ادب (= دانستن چگونه زندگی کردن، احترام گذاشتن به یک رسم و رسوم)
|
||||
مرسوم است که...
|
||||
ادب ➝ مؤدب بودن
|
||||
ادب ≠ بیادبی
|
||||
وقتشناسی ➝ وقتشناس بودن
|
||||
(داشتن) ... دقیقه حاشیه سود/پیشپرداخت ≠رسیدن/دیر رسیدن
|
||||
در آغاز = در آغاز
|
||||
در یک زمان (معین)
|
||||
در پایان...
|
||||
کم کم = بتدریج
|
||||
بالاخره = سرانجام
|
||||
یک پرونده در یک روزنامه/مجله
|
||||
یک مطالعه تطبیقی، یک رتبهبندی
|
||||
از مخاطبان نظرسنجی کنید
|
||||
مضامین مطالعه: جمعیتشناسی؛ (بالا ≠ پایین) موفقیت در مقطع کارشناسی
|
||||
مقایسه، اظهار نظر در مورد مزایا ≠ معایب
|
||||
شهادت دادن ➝
|
||||
مقیم Île-de-France = یک Francilien
|
||||
از بودن
|
||||
پایتخت
|
||||
استان
|
||||
کیفیت زندگی
|
||||
جنبهای از زندگی
|
||||
سطح زندگی؛ هزینه زندگی: بالا ≠ پایین
|
||||
بودجه
|
||||
ارائه یک دارایی
|
||||
سرگرمی فراهم کنید
|
||||
آلودگی
|
||||
محیط زیست
|
||||
ترافیک
|
||||
جرم و جنایت
|
||||
پیشنهاد مراقبتهای بهداشتی
|
||||
مسکن اجتماعی
|
||||
قدر چیزی را دانستن
|
||||
ناخوش داشتن
|
||||
لطفا
|
||||
مربی (فوتبال)
|
||||
یک رئیس
|
||||
بیرون از
|
||||
غیرقابل پشتیبانی
|
||||
خواستن
|
||||
قدرت
|
||||
داشتن
|
||||
می دانم
|
||||
خواندن
|
||||
نوشیدن
|
||||
دیدن
|
||||
گفتن
|
||||
گرفتن
|
||||
گذاشتن
|
||||
بیا
|
||||
انجام دادن
|
||||
خوابیدن
|
||||
برو
|
||||
فهمیدن
|
||||
فرا گرفتن
|
||||
وظیفه
|
||||
صبر کن
|
||||
برو
|
||||
زنده
|
||||
نوشتن
|
||||
بازکردن
|
||||
شنیدن
|
||||
می دانم
|
||||
پاسخ
|
||||
اجرا کن
|
||||
خروج
|
||||
برای دریافت
|
||||
نگه دارید
|
||||
از دست دادن
|
||||
فوت شدن
|
||||
برو پایین
|
||||
بفروش
|
||||
ایمان داشتن
|
||||
شدن
|
||||
احساس
|
||||
پیدا کردن
|
||||
بودن
|
||||
فکر
|
||||
پرداخت
|
||||
پسندیدن
|
||||
بخور
|
||||
دادن
|
||||
صحبت
|
||||
فراموش کن
|
||||
انتخاب کنید
|
||||
آواز خواندن
|
||||
جستجو کردن
|
||||
بستن
|
||||
برای شروع
|
||||
خرید
|
||||
تماشا کردن
|
||||
شنا کردن
|
||||
برای زندگی
|
||||
ماندن
|
||||
کار کردن
|
||||
گوش کنید
|
||||
راه رفتن
|
||||
سقوط
|
||||
کمک
|
||||
درخواست
|
||||
ملاقات
|
||||
بازی کردن
|
||||
برای برنده شدن
|
||||
نمایش دادن
|
||||
وارد
|
||||
حمل
|
||||
عبور
|
||||
می رسند
|
||||
فرستادن
|
||||
تلاش كردن
|
||||
برگشت
|
||||
آوردن
|
||||
اجازه دهید
|
||||
پيگيري كردن
|
||||
شمردن
|
||||
زنگ زدن
|
||||
پایان
|
||||
اجازه
|
||||
راندن
|
||||
نگاه داشتن
|
||||
صعود
|
||||
پیشنهاد دادن
|
||||
شلیک
|
||||
خندیدن
|
||||
گریه کردن
|
||||
پرتاب
|
||||
برگشت
|